نزول اجلالی دوباره نمودیم
با روحی جر خورده از دست این روزگار که به تازگی فهمیدیم
فلان ندارد و ما نمیدانیم با کدامین دیلدو اینگونه خبیثاته مارا مینماید
!! و کونی سوخته
از آتش فراقغ !!!
ما دیگر حس نوشتمان نداریم . اما دست از سر زلف های پریشان شما بر نخواهیم داشت .خلاصه اینکه ما زین پس تشریف داریم
عمری ما را با کامنت هایتان نمودید.حالا فهمیدیم که وب زدید،پس نوبت به ما رسید!
نه حساب بانکی پر نه بنز و بی ام و
نه خانه ی آن چنانی یا که ویلای در شمال
نه سفر به دبی یا که آنتالیا
نه معشوقه های رنگارنگ ...
..
..
..
برای خوابیدن به سال نامه ی درویش سفری کن!
خوشم میاد از اینجا
مرسی زن
aول
ولی تو چرا تا حالا بیداری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مگه هر شب میدی که انقد سر حال میای وب مینویسی؟!!!!!!!!!!!!!!!!
اییییییییییییول جمله بندیت منو مرده